نوشته ها و خاطرات مرد احساس

میرزای جوان

فقط شکرت خدایا

پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳، ۰۱:۴۴ ب.ظ
نگا همه به پرده سینما بود.

(جشنواره فیلم های ده دقیقه ای بود ب گمانم)

اکران فیلم شروع شد.

شروع فیلم:تصویر سقف یک اتاق....

دو دقیقه از فیلم گذشت

سه ، چهار ، پنج ...

هشت دقیقه ی اول فیلم تنها تصویر سقف یک اتاق!

صدای همه درآمد.

اغلبب حاضران سالن سینما را ترک کردند.ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین...

و ب یک معلول قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید....

 جمله زیر نویس فیلم:این تنها 8 دقیقه از زندگی این انسان بود و شما طاقتش را نداشتید.

پس قدر زندگیتان را بدانید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۲۷
مهدی نوروزی

نظرات  (۳)

۲۹ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۵۴ محمد شورگشتی
عالی ست! نمره تان بیست!
پاسخ:
ممنون
خیلی وبلاگ عالی و خوبی داری لذت بردم واقعا من هم البته یه وب دارم که متاسفانه کسی به من سر نمی زنه و تنهام دوست داری بیا نیامدی هم اشکال نداره بازم ممنون موفق باشی
خیلی وبلاگ عالی و خوبی داری لذت بردم واقعا من هم البته یه وب دارم که متاسفانه کسی به من سر نمی زنه و تنهام دوست داری بیا نیامدی هم اشکال نداره بازم ممنون موفق باشی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی